کد مطلب:28261 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:110

به کارنگرفتن خائنان و ناتوانان












1382. امام علی علیه السلام: مغیرة بن شعبه، به من پیشنهاد كرد معاویه را بر شام بگمارم و خود در مدینه باشم؛ ولی از آن، سر باز زدم، و هرگز خداوند نبیند كه گمراهان را به یاری گرفته ام[1] [2].

1383. امام علی علیه السلام - در عهدنامه ای به مالك اشتر، آن گاه كه او را بر مصر گمارد -: بدترینِ دستْ یاران تو آنانی اند كه دستْ یار بدكاران پیش از تو بوده اند و در گناهان، با آنان شریك بوده اند. پس مبادا چنین كسانی، محرم تو باشند كه آنان، یاوران گناهكاران اند وبرادرانِ ستمكاران، وتو جانشینی بهتر از ایشان خواهی یافت كه در رأی و انجام دادن كار، مانند آنان باشد و گناهان و كردار بدِ آنان را بر عهده ندارد؛ كسی كه ستمكاری را در ستم، یار نبوده، و گناهكاری را در گناهش مددكار نبوده است. اینان، برای تو كم هزینه تر و كمك كارتر و مهربان ترند، و دلبستگی شان به دیگران، كم تر است. اینان را ویژه خلوت ها و مجلس هایت در نظر بگیر.[3].

1384. امام علی علیه السلام - از نامه اش به رفاعه، قاضی او در اهواز -: بدان ای رفاعه كه این حكمرانی، امانت است. هركه در آن خیانت ورزد، نفرین خدا بر او باد تا روز رستاخیز، و هركس خیانتكاری را به كار گمارد، حقیقتاً محمّدصلی الله علیه وآله در دنیا و آخرت، از او بیزار است.[4].

1385. امام علی علیه السلام - در توصیف پیشوای حق -: می دانید كه شایسته نیست بخیل، بر ناموس، جان ها، غنیمت ها، احكام و پیشواییِ مسلمانان، ولایت یابد تا در مال های آنان، حریص گردد؛ و نه نادان، تا به نادانی خویش، مسلمانان را به گمراهی بَرَد؛ و نه ستمكار، تا به ستم، عطای آنان را بِبُرد؛ و نه بی عدالت در تقسیم مال، تا به گروهی ببخشد و گروهی را محروم سازد؛ و نه آن كه به خاطرِ حكم كردن، رشوه ستانَد، تا حقوق را پایمال كند و آن را چنان كه باید، نرساند؛[5] و نه آن كه سنّت را ضایع سازد و امّت را به هلاكت در اندازد.[6].

1386. امام علی علیه السلام - از حكمت های منسوب به ایشان -: آن كه نزدیكانش فاسد شوند، مانند كسی است كه آب در گلویش گیر كند [ و راه علاجی نیابد]؛ چرا كه هرچه در گلو گیر كند، با آبْ برطرف شود.[7].

1387. امام علی علیه السلام: آفتِ كارها، ناتوانی كارگزاران است.[8].

1388. امام علی علیه السلام: در كارهایت، بر تنبل ها تكیه مكن.[9].

1389. امام علی علیه السلام: آن كه دست یارش به او خیانت ورزد، مدیریتش نافرجام گردد.[10].

1390. امام علی علیه السلام: دروغگویی سفیران، تباهی به بار آورَد، مقصود را از بین بَرَد، دوراندیشی را برهم زند، و تصمیم را بشكند[11] [12].









    1. وقعة صفّین: 52، الإمامة والسیاسة: 116/1، تاریخ دمشق: 131/59.
    2. اشاره به آیه 51 از سوره كهف.
    3. نهج البلاعة: نامه 53، تحف العقول: 129، دعائم الإسلام: 355/1.
    4. دعائم الإسلام: 1890/531/2، نهج السعادة: 33/5.
    5. مقاطع، جمع مقطع و آن، چیزی است كه حق، بدان منتهی گردد و معنای سخن حضرت این است كه: حقوق را به صاحبانش نرساند، چرا كه رشوه می ستاند (شرح نهج البلاغة: 226/8).
    6. نهج البلاغة: خطبه 131. نیز، ر. ك: دعائم الإسلام: 1886/531/2.
    7. شرح نهج البلاغة: 526/308/20.
    8. غرر الحكم: 3958، عیون الحكم والمواعظ: 3711/181.
    9. غرر الحكم: 10205، عیون الحكم والمواعظ: 9384/518.
    10. غرر الحكم: 8054، عیون الحكم والمواعظ: 7430/432.
    11. گاه به اندیشه برخی خطور كند كه چرا امام علی علیه السلام كه خود بر گزینش كارگزاران صادق تأكید می ورزید و از به كار گرفتن ناتوانان و خیانت پیشگان بر حذر می داشت، كارگزاران و فرماندارانی غیر صالح را به كار گرفت و كسانی چون زیاد بن ابیه، منذر بن جارود، نعمان بن عجلان و... كه خیانت پیشه بودند و عبید اللَّه بن عباس و ابو ایوب و دیگران كه ناتوان بودند، بركار گمارد و از سوی دیگر، چرا مردی دیندار و با كفایت چون قیس بن سعد را كنار نهاد و محمّد بن ابی بكر را كه جوانی بی تجربه بود، بر جایش نشاند؟ پاسخ پرسش نخست، در درآمد بخش شانزدهم داده شده و پاسخ پرسش دوم نیز در همان بخش در ضمن سیره قیس بن سعد، آمده است.
    12. غرر الحكم: 7259، عیون الحكم والمواعظ: 6724/397.